فرزندم نصرالله فردی بسیار مؤمن و متدین بود. او نمازش را به خوبی به پا میداشت و همچنین روزههایش را. بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود. اجازه نمیداد کسی در مقابلش پشت سر فرد دیگری صحبت کند. اگر در حضور او غیبت کسی را میکردند، دو دستش را روی گوشهایش میگذاشت و میگفت: «دیگر نمیخواهم چیزی بشنوم». پسرم خیلی مهربان و ضعیفنواز بود....